خانه > بایگانی برچسب: داستان کوتاه

بایگانی برچسب: داستان کوتاه

داستان کوتاه؛ فرصتی دیگر برای عاشقی

داستان کوتاه: فرصتی دیگر برای عاشقی با شنیدن صدای زنگ ایفون با کرختی خودم را از تختم جدا کردم و با کشیدن پاهای برهنه ام بر روی سرامیک های سرد خانه خودم را به آیفون رساندم، این سردی دوست داشتنی هم دیگر مرا خوشحال نمی کرد. پستچی بود، نامه ای …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه احساسی “خیانت پسر به دختر”

داستان کوتاه خیانت آرمان به دختر همسایه در این مطلب از سایت حیاط خلوت، یک داستان خیانت پسر به دختر را خواهید خواند. اسم من مرجان است و اسم عشقم آرمان بود. خیلی دوستش داشتم. آرمان همسایه ما بود و من با آرزو خواهرش دوست بودم. او خیلی وقت بود …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه “پاییز دلتنگی”

داستان کوتاه پاییز دلتنگی  در این مطلب از سایت حیاط خلوت داستان کوتاه پاییز دلتنگی به قلم محمود حسن کاری را خواهید خواند. داستان کوتاه، داستان غمگین، رمان، مادر پاییز بود و هوا زود تاریک میشد نگاهی به ساعت دیواری کردم ساعت از ۵ عصر گذشته بود پرده را کنار زدم روی صندلی جلوی بالکن …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه سکوت تلخ کافه

داستان کوتاه سکوت تلخ کافه در این مطلب از سایت حیاط خلوت داستان کوتاه سکوت تلخ کافه به قلم محمود حسن کاری را خواهید خواند. داستان کوتاه، داستان عاشقانه غمگین فنجان قهوه را نگاه کردم هنوز داغ بود قاشق کنارش را برداشتم و چند ضربه به فنجان زدم! به یاد …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه خورشید به قلم سارا سلگی

داستان کوتاه خورشید داستان کوتاه همواره یکی از پرطرفدار ترین بخش های سایت می باشد و علاقه مندان به هنر و نویسندگی داستان های کوتاه را دنبال می کنند. در این مطلب از سایت حیاط خلوت داستان کوتاه خورشید به نویسندگی سارا سلگی را خواهید خواهند. او کوچک بود و …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه زن با سیاست!

داستان کوتاه و جالب زن با سیاست!! یک روز، یک زن و مرد ماشینشون با هم تصادف بدی می کنه. بطوری که خودرو هردوشون به شدت اسیب میبینه. ولی هردوشون بطرز معجزه آسایی جان سالم بدر می برند. وقتی که هر دو از ماشینشون که اکنون تبدیل به آهن قراضه …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه و جذاب “طغیان سکوت” به قلم محدثه شمس

داستان کوتاه طغیان سکوت در این مطلب از سایت حیاط خلوت شما عزیزان داستان کوتاه طغیان سکوت را خواهید خواند. این داستان کوتاه به قلم محدثه شمس نوشته شده است. کلافه کلیدش را در قفل در انداخت. اه لعنتی هر چه کلید را می چرخاند در باز نمی شد. صدای …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه و زیبای “ساعت صفر”

داستان کوتاه ساعت صفر در این مطلب از حیاط خلوت داستان کوتاه اجتماعی ساعت صفر به نوسندگی مسعود اویسی را خواهید خواند. تیک…تاک…تیک…تاک. انگشتی که روی اون یه ناخن جویده شده خودنمایی می کرد همراه با صدای تیک تاک ساعت روی میز فرود می اومد. علی، برادر کوچیک ترش، گوشه …

ادامه نوشته »

قصه کودکانه وقت خواب / متن قصه کودکانه شب زیبا و جدید

داستانهای کودکانه برای خواب شب / قصه های کودکانه جدید  خواندن قصه کودکانه وقت خواب برای فرزندانتان به آرامش قبل از خواب آن ها کمک بسیاری می کند . همچنین قصه های کودکانه گنجینه لغات کودکان را افزایش می دهد و قوه ی تخیل کودک را تقویت می کند در …

ادامه نوشته »

حتما بخوانید؛ داستان جالب بیل گیتس و کودک فقیر!

ماجرای خواندنی و جالب بیل گیتس و کودک فقیر! از بیل گیتس ثوتمند ترین انسان روی زمین پرسیدند: از تو ثروتمند تر هم هست؟ گفت: بله فقط یک نفر از من ثروتمند تر است . – چه کسی؟ – سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و به تازگی …

ادامه نوشته »

۸ داستان آموزنده کوتاه و جدید

داستان کوتاه همیشه جزو جذاب ترین متن ها برای مطالعه بوده است. زیرا در زمانی کم اصطلاحا لپ مطلب را ادا می کند و تاثیر زیادی روی خواننده می گذارد. به همین بهانه در این مطلب از سایت حیاط خلوت تعداد ۸ داستان کوتاه و آموزنده را برای شما عزیزان …

ادامه نوشته »

ریشه ضرب المثل فوت کوزه گری

ضرب المثل ها و قصه های قدیمی همیشه بخشی از تاریخ و فرهنگ یک کشور است. ایران کشوری است که ریشه فرهنگی بزرگی دارد و تاریخش مملو است از داستان های آموزنده و ضرب امثل و حکایت… یکی از این داستان ها “فوت کوزه گری” است. در این مطلب از …

ادامه نوشته »

قصه کودکانه؛ ماهیگیر و سه ماهی در یک برکه

در این مطلب از حیاط خلوت یک داستان کوتاه آموزنده برای کودکان دلبندتان آماده کرده ایم. امیدواریم این قصه را برایشان بخوانید و آن را دوست داشته باشند. در آبگیر کوچکی ، سه ماهی زندگی می کردند . ماهی سبز ، زرنگ و باهوش بود ، ماهی نارنجی ، هوش …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه “قلب کوچک” نوشته نادر ابراهیمی

در این مطلب از حیاط خلوت برای شما عزیزان داستان کوتاه زیبایی گردآوری کرده ایم. در ادامه داستان کوتاه قلب کوچک نوشته نادر ابراهیمی را خواهید خواند. من قلب کوچولویی دارم؛ خیلی کوچولو؛ خیلی خیلی کوچولو. مادربزرگم می‌گوید: قلب آدم نباید خالی بماند. اگر خالی بماند، ‌مثل گلدان خالی زشت …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه کرم شب تاب

داستان کوتاه کرم شب تاب داستان کوتاه کرم شب تاب روز قسمت بود. خدا هستی را قسمت می کرد. خدا گفت : ” چیزی از من بخواهید. هر چه که باشد، شما را خواهم داد. سهمتان را از هستی طلب کنید زیرا خدا بسیار بخشنده است.” و هر که آمد …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه “بی غیرت”

داستان کوتاه “بی غیرت” جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت: – ببخشید آقا! من میتونم یکم به خانم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلاً توقع چنین حرفی رو  نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا پرید …

ادامه نوشته »

داستان های کوتاه و آموزنده | نوشته های زیبا و دلنشین

متن های کوتاه و زیبا یک شب ماری در نجاری، بدنش به اره ای گیر کرد و کمی زخم شد. خیلی عصبانی شد، اره را گاز گرفت که سبب خونریزی دهانش شد و برای دفاع از خود شدیدا حمله کرد. بدنش را به دور اره پیچاند و هی فشار داد. …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه زیبا | فرصتی برای زندگی

داستان کوتاه؛ فرصتی برای زندگی اثری از جانی ولچ  اگر پروردگار برای لحظه‌ای فراموش می‌کرد که من عروسکی کهنه‌ام و به من تکه‌ای زندگی می‌بخشید احتمالاً هر فکری را بر زبان نمی‌آوردم، اما به هر چه بر زبان می‌آوردم فکر می‌کردم. به هر چیز نه به دلیل قیمت مادی‌اش که به خاطر …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه ؛ قدرت دعا کردن

قدرت دعا کردن زنی بود با لباسهای کهنه و مندرس وارد خواربار فروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواروبار به او بدهد . به نرمی گفت شوهرش بیمار است و نمی‌تواند کار کند و شش بچه‌شان بی غذا مانده‌اند صاحب مغازه با بی‌اعتنایی محلش نگذاشت …

ادامه نوشته »

داستان کوتاه ؛ عشق واقعی مارمولک

عشق واقعی مارمولک شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد.خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین ان مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش کوفته شده است.دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد …

ادامه نوشته »