شعر طنز درباره گرانی و تورم

شعر طنز درباره گرانی و افزایش قیمت ها

در این مطلب از سایت حیاط خلوت تعدادی شعر طنز درباره گرانی ، تورم و افزایش قیمت ها خواهید خواند.

گرانی عکس، شعر طنز درباره گرانی

کنون پیری به جای نوجوانی ماند و م ن ماندم

برایم آخر این قد کمانی ماند و من ماندم

نه طاقت ماند نه تابی به جسم و جان من دیگر

توان و تاب رفت و ناتوانی ماند و من ماندم

میان سفره دیگر ز گرانی مرغ و ماهی نیست

به جای مرغ و م اهی لقمه نانی ماند و من ماندم

خدا رحمت کند ارزانی و ارزان فروشان را

در این دوران وانفسا گرانی ماند و من ماندم

حقوق اندک و جنس گران و همسر ولخرج

ز دست هر سه بهرم نیمه جانی ماند  و من ماندم

ز یکسو همسر ولخرج و یک جا خانه بر دوشی

برای من غم بی خانمانی ماند و من ماندم

مگو فارغ چرا دیگر صدایت در نمی آید

از این اوضاع درهم، لالمانی ماند و من ماندم

شعر درباره گرانی، تورم، شعر درباره تورم

سال بگذشت و گرانی باز غوغا می کند

کاسب بی رحم هم خون بر دل ما می کند

قیمت اجناس را هر لحظه بالا می برد

مدعی استاده با شادی تماشا می کند

نانوا نان را گران کرده است اما مدعی

نرخ های تازه را هر لحظه حاشا می کند

بی نوا آن کس که دارد مثل من فرزند و زن

مرگ خود را از خدا هر دم تقاضا می کند

گر که فرزندی بخواهد کیف و خودکار و مداد

چون بود دستش تهی امروز و فردا می کند

محتکر با احتکار جنس در انبارها

قیمت اجناس را یک باره ده لا می کند

مدعی هم در پناه محتکر از بهر خود

ثروت و پست و مقامی خوب پیدا می کند

گر ندارد قدرتی فارغ ولی با شعر خود

کاسب بی رحم را هر لحظه رسوا می کند

گرانی، گرانی شعر طنز، گرانی و تورم

ای دریغا که رفت ارزانی

جایش آمد گرانی بی پیر

با گرانی چه سان کنار آید

آنکه باشد چو من حقوق بگیر

نفت و بنزین گران شد و بگذاشت

بر سر جمله جنسها تاثیر

گوشت و نان گران شد و بعد از آن

شد گرانتر ز پیش شیر و پنیر

گفت فارغ چگونه باید زیست

گفتمش هیچ، رو بنال و بمیر

اس ام درباره گرانی، متن طنز درباره گرانی و تورم

گردآوری: بخش شعر و ترانه

برگرفته از طنزنامه فارغ

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥

⇐ کلیک کنید: مشاهده مطالب جدید و داغ امروز ⇒

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥