خانه > سرگرمی > خواندنی و دیدنی > ترجمه واقعی منشور کوروش | زندگینامه کوروش کبیر

ترجمه واقعی منشور کوروش | زندگینامه کوروش کبیر

متن منشور کوروش به زبان فارسی / ترجمه واقعی منشور کوروش

ترجمه های گوناگونی از استوانه کوروش یا منشور کوروش توسط برخی نویسندگان معاصر انجام شده است . اما ترجمه واقعی منشور کوروش توسط سه پژوهشگر ایرانی به صورت مستقیم از روی متن بابلی انجام شده است که در ادامه می خوانید.

ترجمه واقعی منشور کوروش

روز کوروش بزرک چه روزی است ؟

روز کوروش بزرگ، در ۷ آبان (۲۹ اکتبر) یک روز رسمی و جهانی در گرامی‌داشت کوروش بزرگ، مشهور به کوروش کبیر، بنیان‌گذار و نخستین پادشاه شاهنشاهی هخامنشی است.

بر اساس رویدادنامه نبونعید، هفتم آبان، سالروز ورود کوروش بزرگ به بابل می‌باشد. روز کوروش در هیچ تقویم رسمی ثبت نشده‌است، با این‌حال گروه‌های مختلفی از مردم ایران خواهان ثبت این روز در تقویم ملی ایران بوده‌اند.

معنی کوروش :

واژه کوروش یعنی “خورشیدوار”. کور یعنی “خورشید و ” وش یعنی “مانند

کوروش بزرگ (۵۷۶-۵۲۹ پیش از میلاد)، همچنین معروف به کوروش دوم نخستین شاه و بنیان‌گذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است.

شاه پارسی، به‌خاطر بخشندگی‌، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه‌گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و غیره شناخته شده‌است؛
ایرانیان، کوروش را پدر و یونانیان، که وی سرزمین‌های ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگذار می‌نامیدند.

یهودیان این پادشاه را به منزله مسح ‌شده توسط پروردگار بشمار می‌آوردند، ضمن آنکه بابلیان او را مورد تأیید مردوک می‌دانستند.

کوروش بزرگ : فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارند تا اجزای تنم قسمتی از خاک ایران شود

ترجمه واقعی منشور کوروش / معتبرترین ترجمه منشور کوروش

استوانهٔ کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شده‌است.

متن استوانه کوروش در وبسایت‌ها و وبلاگ‌ها و برخی کتب ایرانی به نحوه‌های مختلفی بازتاب داده شده است.

برخی از ترجمه‌ها (باید بگوییم اکثر ترجمه‌ها) ارتباطی با متن اصلی ندارند و حاصل تخیل برخی نویسندگان معاصر هستند. این استوانه تا کنون توسط سه پژوهشگر ایرانی به صورت مستقیم از روی متن بابلی به زبان فارسی ترجمه شده است:

۱- دکتر عبدالمجید ارفعی-دکترای آشورشناسی از دانشگاه شیکاگو

۲- دکتر شاهرخ رزمجو-دکترای باستان‌شناسی از دانشگاه لندن و استاد دانشگاه تهران

۳- دکتر حسین بادامچی-دکترای آشورشناسی از دانشگاه جانزهاپکینز واشینگتن و استاد دانشگاه تهران

استوانه فرمان کوروش

استوانه فرمان کوروش استوانه‌ای گِلین حاوی یک کتیبه سی و پنج سطری به زبان اَکَدی (زبان بابلی) است که در پای یک بنا توسط هرمزد رسام در طول کاوش‌های باستان‌شناسی معبد مردوک در بابل در سال ۱۸۷۹ کشف گردید.

قطعه دوم که حاوی سطور ۳۶ تا ۴۵ بود، در مجموعه بابِلی دانشگاه یِیل توسط پروفسور بِرگر شناسایی گردید

بنابراین تمامی متن کتیبه حاوی ۴۵ سطر است که سه سطر نخست آن تقریباً به طور کامل از بین رفته و انتهای کتیبه هم ناقص است.

متن استوانه کوروش / استوانه کوروش بزرگ

متن استوانه حاوی گزارش فتح بابل توسط کوروش بزرگ در سال ۵۳۹ پیش از میلاد مسیح است که با گزارشی از مردوک خدای بابلی در مورد جرائم نَبونَئید آخرین شاه کلدانی، آغاز می‌گردد (سطور ۴-۸).

سپس متن با گزارشی از جستجوی مردوک برای یافتن یک شاه درست کردار، انتخاب کوروش برای فرمانروایی جهان و اراده او بر سقوط بدون جنگ شهر بابل ادامه می‌یابد (سطور ۹-۱۹).

در بخش بعدی خود کوروش به عنوان شخصیت متکلم ادامه می‌دهد و با عنوان کردن القاب و نسب خود (سطور ۲۰-۲۲)، اعلام می‌کند که وی صلح و آرامش این سرزمین را تضمین نموده است (سطور ۲۲-۲۶)،

به خاطر برکتی که از مردوک به وی و فرزندش کمبوجیه رسیده است (سطور ۲۶-۳۰). او در این متن بازسازی آئین دینی که در طول سلطنت نبونئید نادیده گرفته شده بود و اجازه بازگشت مردمان تبعید شده به سرزمین مادری خود را توصیف می نماید (سطور ۳۰-۳۶).

در پایان متن، شاه فرمان بازسازی دیوارهای تدافعی شهر بابل را ذکر می‌کند (سطور ۳۶-۴۳) و می گوید که او در طول کار بازسازی، کتیبه‌ای از آشور بانیپال (شاه آشوری) را ملاحظه می‌کند (سطور ۴۳-۴۵).*

متن اصلی منشور کوروش / متن منشور کوروش به زبان فارسی 

ترجمۀ فارسی از متن اصلی بابِلی از دکتر شاهرخ رزمجو، بخش خاورمیانۀ موزۀ بریتانیا.

این ترجمه را می‌توانید در این پیوند برگه موزه بریتانیا (محل نگهداری استوانه فرمان کوروش) پیدا کنید. (قسمت چپ صفحه پیوند بارگذاری متن فارسی وجود دارد)

(توضیح اینکه نقطه‌چین‌ها نشان‌دهنده شکستگی‌های استوانه است، واژگان داخل قلاب واژگانی هستند که در متن اصلی آسیب‌دیده‌اند و بازسازی شده‌اند، مطالب داخل پرانتز نیز توضیح برخی اصطلاحات داخل متن یا برابرهای آشنا به چشمان مخاطبین عمومی می‌باشند)

۱) [آن هنگام که……………….مردو]ک، پادشاه همۀ آسمان‌ها و زمین، کسی که……..،… که با ….یَش سرزمین‌های دشمنانش (؟) را لگدکوب می‌کند

۲) [………………………………………………..] با دانایی گسترده،…کسی که گوشه‌های جهان را زیر نظر دارد،

۳) [……………………………………………………………] ………. فرزند ارشد [او] (=بِلشَزَر)، فرومایه‌ای به سروری سرزمینش گمارده شد

۴)…[……………………………………………………………………….┐اما┌ او [فرمانروایی؟ سا]ختگی بر آنان قرارداد،

۵) نمونه‌ای ساختگی از اِسَگیل سا[خت و] …………………………………برای (شهر) اور و دیگر جایگاه‌های مقدس [فرستاد؟]

۶) آیین‌هایی که شایستۀ آنان (خدایان/پرستشگاه‌ها) نبود. پیشکشی[هایی ناپاک] ………………….گستاخانه [….] هر روز یاوه‌سرایی می‌کرد و [اها]نت آمیز

۷) (او) پیشکشی‌های روزانه را بازداشت. او در [آیین‌ها دست برد و ] ………….درون پرستشگاه‌ها برقرار [کرد]. در اندیشه‌اش به ترس از مردوک -شاه خدایان- پایان داد.

۸ ) هر روز به شهرش (=شهر مردوک) بدی روا می‌داشت. …………………………………………همۀ مردما [نش را ….] (=مردمان مردوک) را با یوغی رها نشدنی به نابودی کشاند.

۹) اِنلیلِ خدایان (=مردوک)، از شِکوِۀ ایشان بسیار خشمگین شد، و ……………………قلمرو آنان. خدایانی که درون آن‌ها می‌زیستند محراب‌هایشان را رها کردند،

۱۰) خشمگین از اینکه او (=نبونئید) (آنان را) (=خدایان غیر بابلی) به شواَنّهَ (=بابِل) وارد کرده بود. [دلِ] مردوکِ بلند [پایه، انلیلِ خدایان] به رحم آمد….(او) بر همۀ زیستگاه‌هایی که جایگاه‌های مقدسشان ویران گشته بود

ترجمه کامل منشور کوروش 

۱۱) و مردم سرزمین سومر و اَکَد که همچون کالبد مردگان شده بودند، اندیشه کرد (و) بر آنان رحم آورد. او همۀ سرزمین‌ها را جست و بررسی کرد،

۱۲) شاهی دادگر را جستجو کرد که دلخواهش باشد. او کورش، شاه (شهر) اَنشان را به دستانش گرفت، و او را به نام خواند، (و) شهریاری او بر همگان را به آوای بلند اعلام کرد.

۱۳) او (=مردوک) سرزمین گوتی (و) همۀ سپاهیان مادی را در برابر پاهای او (=کورش) به کرنش درآورد و همۀ مردمان سر سیاه (=عامۀ مردم) را که (مردوک) به دستان او (=کورش) سپرده بود،

۱۴) به دادگری و راستی شبانی کرد. مردوک، سرور بزرگ، که پرورندۀ مردمانش است، به کارهای نیک او (=کورش) و دل راستینش به شادی نگریست

۱۵) (و) او را فرمان داد تا به سوی شهرش شهر مردوک)، بابل، برود. او را واداشت (تا) راه تین تیر (=بابل) را در پیش گیرد، و، همچون دوست و همراهی در کنارش گام برداشت.

*******************

عکس پروفایل روز کوروش بزرگ

*******************

۱۶) سپاهیان گسترده‌اش که شمارشان همچون آب یک رودخانه شمردنی نبود، پوشیده در جنگ‌افزارها در کنارش روان بودند.

۱۷) (مردوک) او را بدون جنگ و نبرد به درون شواَنّهَ (=بابل) وارد کرد. او شهرش، بابل را از سختی رهانید. او (=مردوک) نبونئید، شاهی را که از او نمی‌هراسید، در دستش (=دست کورش) نهاد.

۱۸ ) همۀ مردم تین تیر (=بابل)، تمامی سرزمین‌های سومر و اَکَد، بزرگان و فرمانداران در برابرش کرنش کردند (و) بر پاهایش بوسه زدند، از پادشاهی او شادمان گشتند (و) چهره‌هایشان درخشان شد.

۱۹) (مردوک) سروری که با یاری‌اش به مردگان زندگی‌بخشید (و) آن که همه را از سختی و دشواری رهانید، آنان او را به شادی ستایش کردند و نامش را ستودند.

۲۰) منم کوروش، شاه جهان، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سومر و اَکَد، شاه چهار گوشۀ جهان.

ترجمه واقعی منشور کوروش 

۲۱) پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه شهر انشان، نوۀ کورش، شاه بزرگ، شا[ه شهر] انشان، از نسل چیش پیش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان.

۲۲) دودمان جاودانۀ پادشاهی که (خدایان) بِل و نَبو فرمانرواییش را دوست دارند (و) پادشاهی او را با دلی شاد یاد می‌کنند. آنگاه که با آشتی به در[ون] بابل آمدم،

۲۳) جایگاه سروری (خود) را با جشن و شادمانی در کاخ شاهی برپا کردم. مردوک، سرور بزرگ، قلب گشادۀ کسی که بابل را دوست دارد، [همچون سرنو]شتم به من [بخشید] (و) من هر روز ترسنده در پی نیایش او بودم.

۲۴) سپاهیان گسترده‌ام با آرامش درون بابل گام بر می‌داشتند. نگذاشتم کسی در همۀ [سومر و] اَکَد هراس آفرین باشد.

۲۵) در پیِ امنیتِ ┐شهرِ┌بابل و همۀ جایگاه‌های مقدسش بودم. برای مردم بابل …………………؛ که بر خلاف خوا[ست خدایان] یوغی بر آنان نهاده بود که شایسته‌شان نبود،

*******************

عکس و متن تبریک روز کوروش جدید 

*******************

۲۶) خستگی‌هایشان را تسکین دادم (و) از بندها(؟) رهایشان کردم. مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت (و)

۲۷)به من کورش، شاهی که از او می‌ترسد و کمبوجیه پسر تنی [ام و به] همۀ سپاهیانم،

۲۸ )برکتی نیکو ارزانی داشت. بگذار ما با شادی در برابرش باشیم، در آرامش. به [فرمان] والایش، همۀ شاهانی که بر تخت نشسته‌اند،

۲۹) از هر گوشۀ (جهان)، از دریای پایین، آنان که در سرزمین‌های دوردست می‌زیند، (و) همۀ شاهان سرزمین اَمورّو که در چادرها زندگی می‌کنند، همۀ آنان،

۳۰) باج سنگینشان را به شواَنّهَ (بابل) آوردند و بر پاهایم بوسه زدند. از [شواَنّهَ=بابل] تا شهر آشور و شوش،

ترجمه کامل منشور کوروش 

۳۱)اَکَد، سرزمین اِشنونهَ، زَمبَن، شهر مِتورنو، دِر، تا مرز گوتی، جا[یگاه‌های مقدس آن سو]ی دجله که از دیرباز محراب‌هایشان ویران شده بود،

۳۲)خدایانی را که درون آن‌ها ساکن بودند، به جایگاه‌هایشان بازگرداندم و (آنان را) در جایگاه ابدی خودشان نهادم. همۀ مردمانِ آنان (=آن خدایان) را گرد آوردم و به سکونتگاه‌هایشان بازگرداندم و

۳۳) خدایانِ سرزمین سومر و اَکَد را که نبونَئید – در میان خشم سرور خدایان- به شواَنّهَ (=بابل) آورده بود، به فرمان مردوک، سرور بزرگ، به سلامت

۳۴)به جایگاهشان بازگرداندم، جایگاهی که دل‌شادشان می‌سازد. باشد تا خدایانی که به درون نیایشگاه‌هایشان بازگرداندم،

۳۵) هر روز در برابر بِل و نَبو، روزگاری دراز (=عمری طولانی) برایم خواستار شوند (و) کارهای نیکم را یادآور شوند و به مردوک، سرورم چنین بگویند که “کورش، شاهی که از تو می‌ترسد و کمبوجیه پسرش

۳۶)….. بگذار آنان سهمیه رسانِ نیایشگاه‌هایمان باشند، تا روزگاران دراز(؟)…؛ و باشد که مردمان بابل [شاهیِ] ┐او را┌بستایند.” من همۀ سرزمین‌ها را در صلح قراردادم.

۳۷) ………………..[غا]ز، دو مرغابی، ده کبوتر، بیشتر از [پیشکشی پیشینِ] غاز و مرغابی و کبوتری که…….

۳۸ )….[روزا]نه افزودم………………………………..در پی استوار کردن باروی دیوار ایمگور- اِنلیل، دیوار بزرگ بابل برآمدم

۳۹)…..دیواری از آجر پخته، بر کنارۀ خندقی که شاه پیشین ساخته بود، ولی ساختش را به پایان [نبرده بود] … کار آن را [من ….به پایان بردم.]

ترجمه فارسی منشور کوروش 

۴۰)…؛ که [شهر را از بیرون در بر نگرفته بود]، که هیچ شاهی پیش از من (با) کارگرانِ به بیگاری [گرفته‌شدۀ سرزمینش در] شواَنّهَ (=بابل) نساخته بود.

۴۱) …. (آن را) [با قیر] و آجر پخته از نو بر پا کردم و [ساختش را به پایان رساندم].

۴۲) …. [دروازه‌های بزرگ از چوب سدر] با روکش مفرغین. من همۀ آن درها را با آستانه[ها و قطعات مسی] کار گذاردم.

۴۳) …. [ … کتیبه‌ای از] آشوربانیپال، شاهی پیش از من، [(روی آن) نو]شته شده بود، [درون آن دید]م.

۴۴) […………..] او ….. مردوک، سرور بزرگ، آفرینندۀ (؟)[………………………………………………………..]

۴۵) [………………………………………….] … من ….. همچون هدیه‌ای [پیشکش کردم] ……….. ](برای) خشنودی‌ات تا به جا]ودان.

زندگینامه کوروش کبیر

زندگینامه کوروش کبیر

کوروش دوم که به کوروش بزرگ و کوروش کبیر مشهور است،

بنیان‌گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سال‌های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گسترده‌ای از آسیا حکومت می‌کرد.

مادر و پدر کوروش 

کوروش در استوانهٔ خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده‌ای که همیشه پادشاه بوده‌است» معرفی می‌کند.

به گفتهٔ هرودوت، کوروش نسب شاهانه داشته‌است و به‌جز کتزیاس، دیگر نویسندگان یونانی، ماندانا دختر آستیاگ را مادر کوروش دانسته‌اند

و گزارش داده‌اند که کوروش حاصل ازدواج کمبوجیه یکم و ماندانا بوده‌است.

برخی از مورخان امروزی این روایت را معتبر می‌دانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند رواج این روایت ریشه‌های سیاسی داشته‌است.

و هدفش این بوده که از بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی، مردی نیمه‌مادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارس‌ها آشتی دهد

و اصولاً رابطه‌ای بین ماندانا دختر آستیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه می‌دانند.

کودکی کوروش کبیر 

دربارهٔ کودکی و جوانی کوروش و سال‌های اولیهٔ زندگی او روایات متعددی وجود دارد

اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آنها دربارهٔ ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه‌است.

هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت، چهار داستان نقل می‌کند.

ولی فقط یکی از آنها را معتبر می‌داند. طبق نظر گزنفون از قرن پنجم تا چهارم پیش از میلاد مسیح یک سلسله داستان‌های متفاوت دربارهٔ کوروش نقل می‌شده‌است.

لشکر کشی ها و جنگ های کوروش

کوروش ابتدا علیهٔ شاه ماد طغیان کرد و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمک‌هایی که از درون سپاه ماد به او شد، هگمتانه را فتح کرد.

سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و به‌سوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد.

کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و به‌سوی «پارت»، «زرنگ»، «هرات»، «خوارزم»، «باختر»، «سغد»، «گندار»، «ثه‌تَ‌گوش» و «اَرَخواتیش» لشکر کشید.

جزئیات این جنگ‌ها در تاریخ ثبت نشده‌است و اطلاع کمی دربارهٔ کیفیت این نبردها وجود دارد.

تسخیر بابل

در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ تسخیر بابل را کرد و وارد جنگ با بابل شد.

به گواهی اسناد تاریخی و عقیدهٔ پژوهشگران، فتح بابل بدون جنگ بوده‌است و توسط یکی از فرماندهان کوروش به‌نام گئوبروه در شب جشن سال نو انجام شد.

هفده روز پس از سقوط بابل، در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد.

تصرف بابل نقطهٔ عطفی بود که باعث ایجاد تعادل بین قدرت‌های درگیر در آسیای غربی شد و زمینهٔ بازگشت یهودیان تبعیدی به میهن‌شان در اسرائیل را فراهم کرد.

کوروش همچنین دستور داد که پرستش‌گاه اورشلیم را بازسازی کنند و ظروف و اشیای طلایی و نقره‌ای را که نبوکدنصر از اورشلیم ربوده بود، به یهودیان تحویل داد.

استوانهٔ کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی‌است.

در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داده شد.

همسر کوروش بزرگ 

کَساندان همسر کوروش بزرگ، از تبار هخامنشی بود.

نام کامل:  ملکه کاساندان هخامنشی

لقب(ها):  شاهدخت کاساندان

محل مرگ:  پاسارگاد زندان سلیمان

کاخ:  پارسه

پدر : فراسپه

فرزندان:  کمبوجیه ، بردیا ، آتوسا ، آرتیستون ،رکسانا

بانو کاساندان دختر فرناسپه از شاهدختان خاندان هخامنشی بود. وی از اصالت ایرانی برخوردار بود.

او همسر و همراه و همفکر همیشگی بزرگ مردی به نام کوروش بود. کوروش بزرگ در طول زندگی خود فقط یک زن اختیار کرد و او کاساندان نام داشت.

کاساندان قبل از کورش درگذشت و بعد از او کورش در اندوهی فراوان ماند و برای همیشه و به احترام همسرش تنهایی را برگزید.

تاریخ درگذشت کوروش 

هرودوت گزارش می‌دهد که کوروش در جنگ با ماساگت‌ها کشته شد؛

ولی این دیدگاه را اکثر مورخان جدید رد می‌کنند و معتقدند که داستان هرودوت ساختگی است.

تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره می‌کند، دو لوح و سند گلی یافت‌شده در بابل است

که نخستین آن مربوط به دوازدهم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است که تاریخ آن «نهمین سال کورش، شاه کشورها» را نشان می‌دهد.

سند دوم که مربوط به سی و یکم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است، «سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه، شاه کشورها» را بر خود دارد.

این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان می‌دهند که کوروش در فاصلهٔ بین ۱۲ تا ۳۱ اوت سال ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشته‌است و یا حداقل، خبر درگذشت وی و بر تخت‌نشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیده‌است.

نیای کوروش برای چندین نسل بر قبایل پارس حکمرانی می‌کرده‌اند که از حکاکی‌ها و گزارش‌های تاریخ معاصر کوروش هویدا است.

آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد

در سنگ‌نبشتهٔ کوروش در پاسارگاد آمده‌است:

«من کوروش شاه هستم، شاه هخامنشی»، «کوروش، شاه بزرگ، شاه هخامنشی» یا «کوروش، شاه بزرگ، پسر کمبوجیه، شاه هخامنشی».

در حکاکی‌های شهر بابل از اور اینگونه شروع می‌کند:

«کوروش، شاه تمام جهان، شاه سرزمین انشان، پسر کمبوجیه، شاه سرزمین انشان» و در استوانهٔ کوروش، کوروش خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ شهر انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان نواده چیش پیش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان، از خانواده‌ای که همیشه پادشاه بوده‌است» معرفی کرده‌است.

 

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥

 کلیک کنید: مشاهده مطالب جدید و داغ امروز 

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥

اینم ببین!

متن مجری گری ۲۲ بهمن برای دانش آموزان

متن مجری گری ۲۲ بهمن برای دانش آموزان در ادامه مجموعه ای از متن مجری …

9 دیدگاه

  1. لغو برده داری و حقوق بشر پس کو؟؟؟؟؟
    عکسش در این ترجمه بود ک.

  2. هرکس کوروش رابرای خودش مصادره میکنه انسانها همیشه درسفر بودند وهستند همین شهری که من زندگی میکنم بالای هفتاد درصد همدیگر را میشناختیم الان بعد چهل سال شهر ما شده یک شهرستان بزرگ که همسایه را نمیشناسد چهل سال اینقدر جابجایی شده اگر سه هزار سال را درنظر بگیریم خدا می‌داند کوروش نیاکانش ازکجا آمدن به این منطقه وقدرت گرفتند ویک سلسله پادشاهی برقرارکردند تا حالا من سه ترجمه ازچند باستان شناس خواندم که کای فرق دارد هر باستان شناسی کوروش رانزدیک به ملت خودکرده منظورم ملت هایی که اکنون درجغرافیای فعلی ایران زندگی میکنند صد واندی سال پیش ایران پرشیا بوده رضاخان ازشمال آمده قدرت را قبضه کرده ونام پرشیا رابط کشیده نام جدیدی به نام ایران راگذاشته .
    دنیا گرد است حکومت ها می آیند میروند همچون انسانها ی پیر میمیرن جوانان جایشان را می‌گیرند با افکار خودشون حکومت میکنند این قانون خدا یا همان طبیعت است.

    • با جمله آخرت مخالفم انسان ها با اختیار خودشون حکومت داری میکنن و قانونی در این بین وحود ندارد به لنگ خداننداز !!

  3. خداوکیلی این خزعبلات و تخیلات از ذهن خودت تراوش شده ؟

  4. کوروش بت پرست نبود و خودش رو بنده مردوک نمیدونست این حرف ها فقط از روی سیاست خاصی بود که کورش به کار می‌گرفت ، برای اینکه بتونه دل های مردم بابل رو بدست بیاره و به پادشاهی خودش راضی کنه.‌

    • اول دلیل وجود شخصیتی به نام کوروش با لقب تخیلی کبیر رو عرضه کنین بعد در موردش خزعبل ببافین؟

      مشتی یهود ملتی را به بازی گرفته اند
      دارن قوادی تو رو می کنن و تو هم به قوادی خویش مفتخر شدی

  5. از این لوح مشخص است که شما این مطلب را نگفتید که کوروش بت پرست بوده و خود را بنده مردوک میدونسته.
    «شاه در این لوح خود را بنده مردوک،بت بزرگ بابلی ها خوانده».

    و این لوح مشخص می‌کنه که برخی ها چطور در توهم بسر می‌برند.

    ما واقعیت را گفتیم،خواه شما تایید کنید و مردم را آگاه کنید،یا تایید نکنید و بدهکار در محضر خداوند عالم باشید.

    • متاسفانه تقریبا همه ایرانبای به ظاهر متعصب دوست ندارن حقیقت رو بدونن
      دوست دارن که بشنون فلان کس که ایرانی بوده در دوران باستان فلان جا رفته ریده و دورش رو طلا گرفتن

      حال این فلات پرآشوب این سرزمین پهناور این جایگاه فرهنگ نوازی قدمتی به مراتب بیشتر از هخامنشیان ساخته شده به دست یهود داره
      تخت جمشید ساختگی رو میبین قلعه های کوه پیکر ایلامیان رو نه
      شاهنامه رو میخونن و نمی دونن تا الان هنوز هم هفده درصد شاهنامه نامفهومه و به فارسی نیست اسامی اجداد ایرانیان همگی دارای حروف غیرفارسیه

      بزرگترین پروفسور باستان شناسی که رای و نظر در مورد هخامنشیان میتونه بده و بالحق هم که منصفانه تعبیر کرده یک آشورشناسه

      تمام تخت جمشید مملو از نمادهای آشوریه
      حتی به اشتباه در دست داریوش یک عصا میکشن که مایل به سمت جلو یکی دو متر جلوتر از صندلی به رمین رسیده اندکی در مورد بین النهرین بدونی میدونی اون چیه

      داریوش بر ضد میگن کورشی ها کودتا میکنه و سران اون ها رو اعدام میکنه و کتیبه ای شامخ از ابن عمل لر کوه میکنه
      به زبانی که یک مشت بی همه چیز اسمشو گذاشتن فارسی باستان

      خشیرشه کتیبه هاش به اکدی و آرامیه
      روی قبر داربوش به زبان آرامی نوشته شده
      نام داریوش فقط و فقط در زبان آشوری معنا میده

      خاورمیانه متحد دوباره اقتدار نظامی سیاسی داریوش و خشیرشه رو برای غرب به بار میاره
      تمام تلاششون اینه که ایران رو از تمام خاورمیانه و میان رودان باستان جدا کنن و دشمن و رقیب همسایگانش بشه جنگ ایران و عراق نمونش
      احمقی جنگ رو شروع کرد و احمق تری شیش سال بعدش کشش داد تازه میخاست بره از راه بغداد به قدس برسه

      زمانی ایران و عراق عجم و بین النهربن رو عراق عرب میگغتن

      واژه عراق و ایران و فارس و خراسان و نیشابور و .. فقط و فقط در یکی از زبان های باستانی میان رودان معنی میده و در فارسی کلی زور میزنن یه چرندی دریارن بگن اسمی فارسیه

      و مهم مهم بین النهرین و کوهستان خاور و ترکیه امروزی و مصر و شمال شبه جزیره العرب و دور تا دور خلیج فارس و … در دوران باستان عرب نبودن و نژادی به نام عرب وجود نداره
      عرب فقط و فقط اشاره به زبان فرده و تمام

      و چرا از یک قوم این قدر بدگویی میکنن ایرانیا از اعراب متنفرن و نمیدونن چرا

      خجالت آوره این حد نژادپرستی در قرن ۲۱
      یک بار بشریت طعم نژادپرستی و میهن پرستی رو در قرن قبل چشید

      تفکر به برتری قومی هم از بزرگترین رذیلت های بشریه

      والله اعلم بالصواب
      خداوندا بر همگان ببخشای و گناهان را چشم بگذار

      • گوه نخور یابو .
        کسایی امثال تو هستند که نمی‌خوان باور کنن که اولین قانون حقوق بشر توسط امپراتوری پارس و به دست ایرانی ها بوده .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *