خانه > فرهنگ و هنر > قصه و سرگرمی کودکانه > شعر کودکانه محرم برای مهد کودک | شعر کودکانه در مورد محرم

شعر کودکانه محرم برای مهد کودک | شعر کودکانه در مورد محرم

شعر کودکانه در مورد محرم / اشعار محرم برای کودکان

مجموعه ای از شعر کودکانه محرم برای پیش دبستانی ، شعر کودکانه محرم مهد کودک ، شعر کودکانه درباره عاشورا ، شعر کودکانه اربعین ، شعر محرم کودکانه کوتاه و جدید ، شعر کودکانه کربلا برای کودکان ، شعر محرم برای کودکان با زبانی ساده را در ادامه می خوانید .

شعر کودکانه محرم برای مهد کودک | شعر کودکانه در مورد محرم

شعر کودکانه محرم برای مهد کودک

شعر محرم کودکانه

دویدم و دویدم به کربلا رسیدم
حالا بشید مهیا می‌خوایم بریم کربلا
شهر امام حسینه امام سوم ما
کربلا شهر ماتم شهر مصیبت و غم
دوستان من گوش کنید تا ماجراشو بگم
حدود سال شصتم از شهر کوفه مردم
نامه زیاد نوشتن گفتن امام سوم
ما مرد کارزاریم اما امام نداریم
اگر بیای به کوفه اطاعت از تو داریم
وقتی امام قبول کرد رو سوی کوفه آورد
تنها گذاشتن اونو دروغگوهای نامرد

زیباترین شعر کودکانه محرم ۹۸

پیچیده توی کوچه 
بوی گلاب و اسفند
خشکیده بر لب ما 
گل‌های سرخ لبخند

ماه محرم آمد 
دل‌ها چه سوگوار است
خورشید هم از این داغ
غمگین و داغدار است

طیبه شامانی

شعر کودکانه محرم مهد کودک

باز هم ماه محرم 
آمده در کوچه ما
خانه‌امان امروز روضه است
می‌دهم من چای و خرما

از رقیه از سکینه
روزه می‌خواند و من هم
اشک‌هایم دانه دانه 
می‌چکد آهسته کم کم

شور شد با اشک‌هایم 
مزه حلوای شیرین
شور و شیرین قاطی هم
از گلویم رفته پایین

سعیده موسوی زاده

شعر کودکانه محرم کوتاه 

یک نفر نوحه می‌خواند
با صدایی پر از سوز
آب یخ توی هیئت
پخش می‌کردم آن روز 

در کنار خیابان
خیمه پاره‌ای بود
بچه سبز پوشی
توی گهواره‌ای بود

تشنه بود آب می‌خواست
من به او آب دادم
بعد گهواره‌اش را
یک کمی تاب دادم

کاش در کربلا بود
یک نفر پیش آن‌ها
با همین آب یخ‌ها
با همین استکان‌ها

شعر محرم برای کودکان به زبان ساده 

صبح تا شب یک سره
دوک می ریسد ننه

میگذارد زیر فرش
پول‌هایش را همه ی

می‌شمارد وقت خواب
دست رنجش را مدام

کاروان کربلا
می نماید ثبت نام

یک دوهفته دیگر او
می شود حاجت روا

چون کبوتر می کشد
پر به سوی کربلا

بیژن شهرامی

شعر کودکانه در مورد امام حسین 

شعر یا حسین «ع»

دسته‌ی ما کوچیکه

فقط یه پرچم داره

بابا جونم برامون

شربت و شیر می‌آره

نذر علی اصغره

شربت و شیر شیرین

باهم می‌گیم یا حسین «ع»

بابام می‌گه : آفرین !

شاعر : مهری ماهوتی

شعر محرم کودکانه و ساده 

دیشب یه سربند سبز

بابام رو پیشونیم بست

که روش نوشته بودند

آقای من حسین است

بابام منو با خودش

به مجلس روضه بُرد

خرما که دادن بهش

با ذکر زیر لب خورد

تو روضه خوندن دیدم

گریه می‌کردن همه ی

حسین حسین می‌گفتن

با صدای زمزمه

بلند شدیم وایسادیم

تا بزنیم به سینه

سینه‌زنی قشنگه

ولی خیلی غمگینه

وقتی تموم شد عزا

غذای نذری دادن

از بس که خوشمزه بود

همه ی ،غذا رو خوردن

از اون موقع تا حالا

همش دارم می‌خونم

حسین حسین حسین جان

آقای مهربونم

شعر کوردکانه محرم برای مهد کودک 

سینه می‌زند بابا
توی کوچه مان امشب

بسته روی پیشانی
یک نوارِ «یا زینب»

فرشِ کوچکی را هم
او به کوچه آورده

شمع و شربت و پرچم
نذرِ بچه ها کرده

سینه می زنم من هم
با شعار یا «زهرا»

اسم دسته ما هست:
دخترانِ عاشورا

مهری ماهوتی

شعر کودکانه کربلا برای کودکان

امام سوم ما که مشهوره تو دنیا

با ظالمان می‌جنگید با مظلومان می‌خندید

قرآن زیاد می‌خونده تو سختی‌ها نمونده

گشته توی کربلا شهید راه خدا

توصیه کرده به ما آقای خوب دنیا

امر به معروف کنید کمک به مظلوم کنید

وقتی که آب می‌خوریم سلام می‌دیم به آقا

بچه‌های حسینی آب می‌خورید؟ بفرما

شعر کودکانه محرم برای پیش دبستانی

آری حسینم
یک قهرمان بود

او یک فرشته
از آسمان بود

هم مهربان بود
هم با خدا بود

شیری دلاور
در کربلا بود

در راه اسلام
با ظلم جنگید

از خون پاکش
صد لاله روئید

او رفت و غصه
بر خانه در زد

از چهره‌ی شهر
لبخند پر زد

سالومه شریفی

شعر کودکانه در مورد علی اصغر 

برای علی اصغر حسین (ع)
کودکی که پر کشید و رفت
خالی است جای کوچکش
خاک کربلا همیشه ماند
تشنه‌ی صدای کوچکش
داشت غربتی همیشگی
چشم آشنای کوچکش
توی ذهن کربلا هنوز
مانده ردّپای کوچکش
حرف‌های او بزرگ بود
مثل دست‌های کوچکش
ناخدای قلب‌های ماست
قلب با خدای کوچکش

یحیی علوی فرد

شعر کودکانه محرم برای پیش دبستانی 

بوی محرم
غربت و غم می‌باره از آسمون
قد تموم دونه‌های بارون
تو کوچه‌ها بوی محرم می‌یاد
از دور دورا حضرت آدم می‌یاد
یکی یکی میان به دنبال هم
فرشته‌ها برای سوگ و ماتم
نشسه غم رو سینه‌های مردم
آتیش گرفته خوشه‌های گندم
پرچمای سیاه هوایی شدن
عشقای ساده هم خدایی شدن
هرکی می‌بینی یا حسین می‌خونه
امام حسین و از خودش می‌دونه
نام حسین هنوز چقد غریبه
هرچی بگی امام حسین نجیبه
غریبی امام حسین ساده نیس
هرکی با او نباشه آزاده نیس
کربلا رو با آب و تاب شناختیم
با گریه و قحطی آب شناختیم
امام حسین تشنه دریا نبود
عباس او فقط یه سقا نبود
دس بزنه به هرچی دریا می‌شه
تموم درهای خدا وامیشه

اشعار کودکانه در مورد امام حسین و کربلا 

ای حسین ای کشته دین و نماز
بنده پاک خدای بی نیاز

ای حسین ای سرو آزاد جهان
دشمن ظلم همه غارتگران

ای حسین ای بنده پاک خدا
بهر قرآن کرده ای جان را فدا

تو حسینی، جدّ تو پیغمبر است
بر قلوب مؤمنان او رهبر است

خواستی تا دین حق یاری کنی
بهر حفظ دین حق کاری کنی

ظالمان گفتند با ما یارشو
با یزید و کافران همکارشو

دست رد بر سینه آنان زدی
دوربودی از گناهان و بدی

در نبردی نابرابر با سپاه کافران
جان خود کردی فدا ای جانِ جان

تو شهیدی زنده ای پاینده ای
تا ابد در خاطر ما زنده ای

مهری طهماسبی دهکردی

شعر کودکانه امام حسین 

یارِ امام برادرش
حُر و علی‌اکبرش

برای ما مسلمونا
برای قرآن و خدا

تا باقی باشه دین ما
دین پیامبر خدا

حالا امامِ خوب ما
تنها میون دشمنا

کشته شدن دور و برش
حتی علی اصغرش

آخر شهید شد اون آقا
رفت آسمون پیش خدا

دشمنای دین خدا
اون آدمای بی‌حیا

بچه‌ها رو، زدن کتک
هیچکی نیومد به کمک

کردن اسیر زود اونا رو
همه زن و بچه‌ها رو

شهید شدن برای کی؟
اسیر شدن برای چی؟

شهید شدن مسلمونا
تشنه تو دشت کربلا

تا قدر دین رو بدونیم
همه مسلمون بمونیم

علی عباسی

شعر کودکانه محرم کوتاه به زبانی ساده 

محرم شد محرم شد

دل گل ها پر از غم شد

نگاه کوچه ی ما باز

پر از پرواز پرچم شد

سرودم یا علی اصغر

سلام ای غنچه ی پرپر

قلم لرزید و شد دفتر

ز ابر دیدگانم تر

سرودم یا علی اکبر

تو بودی مثل پیغمبر

نگاهم شد پر از خنجر

ندیدم من تو را دیگر …

شعر کودکانه در مورد شهادت امام حسین 

دخترکربلا
یک لحظه ببند چشم خود را
تا قصه‌ای آشنا ببینی
پایان قشنگ کربلا را
از دختر کربلا ببینی
پس خوب ببین که دختر آنجاست
بالای سر پدر نشسته
از لرزش شانه‌هاش پیداست
بغضی که به حنجرش شکسته
گقتی که چقدر کوچک است او
افتاده به خاک از غم و درد
ای کاش کسی می‌آمد او را
از روی زمین بلند می‌کرد
حالا تو ببین ادامه‌اش را
پایان قشنگ قصه اینجاست
او نیز ادامه حسین است
دیدی که خودش چگونه برخاست
برخاست به جنگ دشمنان رفت
این بار خودش بدون بابا
برخاست به دیگران بگوید
فریاد بلند کربلا را

ماهنامه انتظار نوجوان / بهمن

شعر کودکانه در مورد امام حسین 

چشم کبوتر

خیس است از غم

زیرا رسیده ماه محرم

او نیز، چون من

اندوه دارد

بر شانه از درد

یک کوه دارد

پر می زند باز

تا کربلایت

پیغامی از من

دارد برایت

یک قلب کوچک

در سینه دارد

قلبی شبیه

آیینه دارد

در قلب او هست

یک نام زیبا

آن نام زیبا

مولاست، مولا …

حمید هنر جو

شعر کودکانه برای شهادت امام حسین

صدای طبل و زنجیر
می‌آید از خیابان

غمی نشسته امشب
به قلب پیر و جوان

صدای واحسینا
پیچیده در هر کجا

زنده شده دوباره
خاطره کربلا

گردیده یک عالمی
در سوگ او سیه پوش

مردم همه عزادار
با اشک و غم هم آغوش

آمد محرمُ باز
صدای اشک و ناله

روئیده در کربلا
گل های سرخ لاله

 اکرم خیبری

گردآوری: حیاط خلوت

منابع:

talab.org

setare.com

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥

 کلیک کنید: مشاهده مطالب جدید و داغ امروز 

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥

اینم ببین!

فال روزانه | فال امروز شما

فال روزانه | فال امروزت رو بخون فال روزانه، فال امروز، فال امروز من، فال …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *